با چتر به خواندنم بیا…

(1)
در چشم من
– این آرامگاهِ ابری
باران های زیادی مرده اند …
برای تسلّی که آمدی
شاخه ای بوسه
آرام
بر سنگِ گونه ام بگُذار …
(2)
با چشمهای روشنم
چراغانی کرده ام کوچه را
نمی آیی …
باران می زند ،
خاموش می شوند
یک به یک
چراغها…….
(3)
از سیاه چالِ چشمت
به چاهِ چانه ات
فرو رفته ام
ببین چگونه از چاله به چاه
افتاده ا م ….
(4)
تو گناهی ساده هستی
و من
معصومانه به تو مُرتکبم ….
(5)
با چتر
به خواندنم بیا
حرفهای من همه بارا نی اند…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *