دوستانه بگویم…

(1)
کلاهِ خودت را قاضی که نه
وکیل کن
تا دفاع کند از تو
در برابر ِ همه ی آنها که کلاه سرشان گذاشته ای …
(2)
دوستانه بگویم؛
روزهای زیادیست دشمن شده ای !
وَ خنجر از پشت که نه
به چشم می زنی …
این ماری که در چشم های تو می بینم
آرام نخواهد گرفت
نیش خود را خسته نکن
این زهر عاقبت
دامنگیر خودت خواهد شد …
(3)
با دستمالِ گریه
برق می اندازم
به چشمهایی که از دوری ات
مات و کِدر شده بود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *